شرب
(شُ)
فارسی[ویرایش]
شُر = شار = سار = سُر در افشار / افسار / شارش / سُرسُر / شُرشُر همگی نشان میدهد این واژه با شعر آریایی بچم سروده یا سراییدن ( سَر آییدن ) بچم جاری یا همان ساری یا شاری یا شاریده شده است و در خروس ( خ + روس یا روش ) در روستن یا رُستن در رشت ( شهر رشت ) در روستر لاتین ( خروس اریاییی) در رشد و .... همگی نشان روندگی و جاری و ساری شدن را میبینیم و از این سر واژه امروزه واژه های بسیاری ریش(مشتق) شده است.
ریشهشناسی[ویرایش]
مصدر متعدی[ویرایش]
- آشامیدن.
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین
(شَ)
اسم[ویرایش]
- پارچهای از کتان بسیار نازک و گرانبها که در قدیم از آن پیراهن و دستار میکردند و کشور مصر به ساختن آن مشهور بود.
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین
برگردانها[ویرایش]
- انگلیسی
- potation