عم
فارسی[ویرایش]
گونههای دیگر نوشتاری[ویرایش]
ریشه لغت[ویرایش]
- بهاری
آوایش[ویرایش]
- /عَم/
اسم[ویرایش]
عم
- (کودکانه): بجای امّا در جمع و محفل کودکانه، و نوعی عذرخواهی و پوزش از خطا یا اشتباه.
- عمعم، ببخشید!، ببخشید!
زبان دیگر[ویرایش]
ریشه لغت[ویرایش]
- عربی
عمّ
- عمو.
- السّلام علیک یابن عمّ: سلام بر تو ای پسر عمو. این جمله را هارونالرشید در بازگشت از حج، در شهر مدینه در مسجد یا حرم پیامبر بر زبان راند، و خواست تا همه بفهمند او خلفای عباسی به حق جانشین پیامبر است.
مترادفها[ویرایش]
––––
برگردانها[ویرایش]
ترجمهها
|
منابع[ویرایش]
- همرزمان حسینی ISBN 978-600-8218-32-6