واپسین

از ویکی‌واژه

فارسی[ویرایش]

(پَ)

صفت[ویرایش]

  1. آخر، آخرین. ؛ دم ~آخرین نفس که محتضر در حال نزع کند. ؛روز ~ روز قیامت.

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین

قید[ویرایش]

برگردان‌ها[ویرایش]

انگلیسی
aftermost