آجیدهدوز
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- فارسی
آوایش
[ویرایش]- /آجیدِه/دوز/
صفت
[ویرایش]آجیدهدوز
- آنکه گیوه آجیده میدوزد.
- در آنجا شغلهایی دیدم که هرگز اسم آن به گوشم نرسیده بود، از قبیل ... آجیدهدوز. «جمالزاده»
مترادفها
[ویرایش]منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن
زبان دیگر
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- بهاری
اسم
[ویرایش]آجیده
- مترادف مزه تلخ یا تلخ بود، به زبان بهاری.
- چئوخ آجیده.
- خیلی تلخ بود.
- چئوخ آجیده.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ شمس