پرش به محتوا

آذرگشسپ

از ویکی‌واژه
قلعه آذرگشسپ

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • نیاهندوایرانی

آوایش

[ویرایش]
  • /آذر/گُشَسپ/

نام‌جا

[ویرایش]

آذرگشسپ

  1. شهر، قلعه، آتشکده، مرکز نشر فرهنگ و تمدن ایرانی، و کیش زرتشت در دنیای باستان، وادی ایمن، ماًمن پادشاهان ایران باستان، محل وعظ و تبلیغ آثروانان یا موبدان‌. نک آذرگشنسب.
    همی رفت هر مهتری با دو اسپ/ فروزان به کردار آذرگشسپ «فردوسی»

مترادف‌ها

[ویرایش]

برگردان‌ها

[ویرایش]
ترجمه

منابع

[ویرایش]