آراماندن

از ویکی‌واژه

فارسی[ویرایش]

ریشه‌ لغت[ویرایش]

  • فارسی

آوایش[ویرایش]

  • /آراماندَن/

مصدر فعل متعدی[ویرایش]

آراماندن

  1. (قدیمی): از حرکت بازداشتن، بی‌حرکت و ساکن گرداندن. آرامان.
    یک ذره در هفت آسمان و زمین از صنع خالی نیست، یا بجنباند یا بیاراماند. «مستملی‌بخاری»

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ بزرگ سخن