آرامکردن
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- فارسی
آوایش
[ویرایش]- /آرام/کردَن/
مصدر فعل لازم
[ویرایش]آرامکردن
- تسکین دادن، تسلی دادن.
- (مجاز): ایجاد امنیت کردن در جایی، امن و بیخطر کردن.
برگردانها
[ویرایش]ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن