پرش به محتوا

آرام‌گرفتن

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه‌ لغت

[ویرایش]
  • فارسی

آوایش

[ویرایش]
  • /آرام/ گرفتَن/

مصدر فعل لازم

[ویرایش]

آرام‌گرفتن

  1. از جنبش و حرکت باز ایستادن. ساکت و بی‌سروصدا شدن. آسودگی خیال پیدا کردن.
    امیر گفت ... سخت نیک آمد و لختی آرام گرفت. «بیهقی»

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ بزرگ سخن