پرش به محتوا

آرایش‌کردن

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه‌ لغت

[ویرایش]
  • فارسی

آوایش

[ویرایش]
  • /آرایش/کردَن/

مصدر فعل متعدی

[ویرایش]

آرایش‌کردن

  1. زینت دادنِ کسی یا تزیین کردن چیزی، آرایش.
    موهایش کوتاه بود و از دور هیچ فرقی با پسرها نداشت، آرایش هم نمی‌کرد. «مدرس صادقی»

برگردان‌ها

[ویرایش]
ترجمه

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ بزرگ سخن