پرش به محتوا

آرایش

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه‌ لغت

[ویرایش]
  • فارسی

آوایش

[ویرایش]
  • /آرایش/

اسم مصدر

[ویرایش]

آرایش

  1. زیبا کردن چهره با استفاده از مواد آرایشی مانند کِرم، پودر، رُژ، یا برداشتن موهای زائد صورت و بدن یا پیچیدن و درست کردن موها. زیب، زینت، زیبا کردن چهره.
  2. ترتیب و نظم و چگونگی قرار گرفتن اجزا یا اعضای چیزی در کنار هم از روی تناسبی خلص.آماده شدن و صف کشیدن سپاه. تصنع، ظاهر سازی.

برگردان‌ها

[ویرایش]

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین/ فرهنگ بزرگ سخن