پرش به محتوا

آشغال

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • اوستایی

آوایش

[ویرایش]
  • /آش/غال/
  • واژه آشغال از ریشه ی دو واژه ی آش و کال فارسی هست ک به غ تغییر کرده هست. واژه آش و کال هر دو این واژه ریشه ی واژه اوستایی دارد.

اسم مرکب

[ویرایش]

آشغال

  1. هر چیز دور ریختنی، هر چیز بی‌ارزش. خُرد و ریز. زباله.
  2. (توهین‌آمیز): آدم بی ارزش و پست.
    آشغال ممکن است در زبان معیار باستان بصورت آش - غال قابل تجزیه باشد؛ و منظور از آش در این کلمه آچ یا گشودن مانند گشودن در یا دروازه است.
    3.برای بررسی ریشه‌شناسی واژه‌ی «آشغال» در زبان‌های اوستایی، پهلوی و سانسکریت، و همچنین منابع معتبر کتابی در این زمینه، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
    --- ۱. اوستایی در زبان اوستایی، واژه‌ی «aš-» یا «ašga-» به معنای «چیز کوچک»، «خردشده» یا «بی‌اهمیت» به کار می‌رفته است. این واژه به اجزاء خردشده یا قطعاتی اشاره دارد که از کل جدا شده‌اند و ارزش مستقلی ندارند. این معنا با مفهوم «آشغال» در فارسی معاصر هم‌خوانی دارد. ۲. پهلوی (فارسی میانه) در زبان پهلوی، شکل‌های «aš-»، «ašak»، «ašk» و مشتقات آن برای اشاره به «قطعات خردشده»، «بی‌ارزش» یا «چیزهای ریخته و پراکنده» استفاده می‌شده است. این معنا از نظر مفهومی به فارسی امروز نزدیک است، به‌ویژه واژه‌ی «آشغال» که هم به معنای «چیز خردشده» و هم «چیز بی‌ارزش» به کار می‌رود. ۳. سانسکریت در زبان سانسکریت، واژه‌ی «अशक» (aśaka) به معنای «بی‌ارزش» یا «بی‌اهمیت» به کار می‌رود. این واژه با واژه‌های اوستایی و پهلوی مرتبط است و نشان‌دهنده‌ی اشتراکات معنایی و واجی میان این زبان‌ها است. --- منابع معتبر کتابی در زمینه‌ی ریشه‌شناسی زبان‌های ایرانی ۱. Boyce, Mary. A History of Zoroastrianism, Vol. 1: The Early Period. بررسی واژگان اوستایی و تطور معنایی آن‌ها. 2. Bartholomae, Christian. Altiranisches Wörterbuch. (Berlin, 1904–1925) واژه‌نامه کامل اوستایی و فارسی باستان، شامل شکل‌های aš- و ašga-. 3. West, Edward William. Zend-Avesta, Parts I–II. (1895) متن اوستایی با ترجمه انگلیسی و توضیحات معنایی. 4. Kellens, Jean. Dictionnaire Avesta-Français. منبع مدرن برای معادل‌های واژگانی و تطابق معنا. 5. Gignoux, Philippe. Dictionnaire du pehlevi. لغت‌نامه تخصصی فارسی میانه (پهلوی) و بررسی تطور معنا. 6. MacKenzie, D. N. A Concise Pahlavi Dictionary. مختصر و کاربردی برای پژوهشگران زبان پهلوی. 7. Bivar, A.D.H. Persian Language and Literature in the Sasanian Period. شامل تحلیل متون پهلوی و معناشناسی واژگان. 8. Yarshater, Ehsan. Encyclopaedia Iranica – Pahlavi Language Entries. مقاله‌های تخصصی دربارهٔ واژه‌ها و معناهای تاریخی آن‌ها. 9. Monier-Williams, Monier. A Sanskrit-English Dictionary. بررسی واژه‌ی aśaka و هم‌ریشه‌های آن در زبان‌های ایرانی. 10. Whitney, William D. Sanskrit Grammar. تحلیل واج‌شناسی و ریشه‌شناسی واژگان. 11. Stenzler, Adolf. Altindische Grammatik. بررسی تطور معنایی و تاریخی واژگان سانسکریت و پیوند آن‌ها با اوستایی. 12. Mayrhofer, Manfred. Etymologisches Wörterbuch des Altindoarischen. بررسی ریشه‌شناسی و ارتباط بین سانسکریت و زبان‌های ایرانی باستان. 13. Windfuhr, Gernot. Persian Grammar: History and Structure. تطور معنایی واژگان از فارسی باستان تا فارسی امروز. 14. Lubotsky, Alexander. A Concise Etymological Dictionary of Old Iranian. تحلیل واژگان مشترک اوستایی، پهلوی و فارسی معاصر. 15. Schmitt, Rüdiger. Die iranischen Sprachen in ihrer historischen Entwicklung. بررسی جامع تطور معنایی و واجی واژگان.

برگردان‌ها

[ویرایش]
ترجمه

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین/ فرهنگ شمس