آلا
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- عربی
آوایش
[ویرایش]- /آلا/
اسم
[ویرایش]آلا
- (قدیم): نعمتها.
- در آلا و نعمای آفریدگار اندیشه کن. «عنصرالمعالی»
- بن مضارع آلودن.
- آلا و آل هر دو در زبان بهاری به معنی بگیر بوده، اما آل به معنی ایل و تبار نیز هست.
صفت
[ویرایش]- سرخ، سرخ نیمرنگ.
برگردانها
[ویرایش]ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین