پرش به محتوا

آهمند

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • فارسی

آوایش

[ویرایش]
  • /آهُمَند/

صفت

[ویرایش]

آهمند

  1. (قدیم): دروغگو، معیوب، گناهکار، عاصی، آهومند.
    کّفّش سوختی گر بُدی آهمند/ وگر راست بودی نکردندی گزند. «اسدی‌طوسی»

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین