آواره
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- فارسی
آوایش
[ویرایش]- /آواره/
صفت
[ویرایش]آواره
- آنکه از وطن یا شهر و خانه خود جدا شده و دور افتاده است و مسکن و اقامتگاه ثابتی ندارد.
- بیخانمان، در به در. گم گشته. فراری.
کهن واژه
[ویرایش]- آواره ممکن است در زبان معیار باستان به دو بخش یا کلمه آ - واره قابل تجزیه باشد؛ که تفاوت آن با آوار وجود فقط حرف «ه» ربطی دهنده است.
برگردانها
[ویرایش]ترجمهها
منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن