پرش به محتوا

آویختنی

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • فارسی

آوایش

[ویرایش]
  • /آویختَنی/

صفت

[ویرایش]

آویختنی

  1. ویژگی آنچه شایسته و مناسب آویختن است، یا باید آویخته شود.
  2. مستحق به دار آوایختن؛ به دار کشیدن.
    خلق‌الله بیگناه را ... واجب‌القتل کشتنی و سوختنی و آویختنی کرده. «جمال‌زاده»

برگردان‌ها

[ویرایش]
ترجمه

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ بزرگ سخن