ابار
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- بهاری
آوایش
[ویرایش]- /اَبار/
اسم
[ویرایش]ابار (قدیم) (شیمی)
- سرب.
- اسرب را ابار گویند. «ابوالقاسم کاشانی
کهن واژه
[ویرایش]- ابار ممکن است در زبان معیار باستان به دو بخش اَ - بار قابل تجزیه باشد؛ که اشاره به چیزی راحت مانند زین راحت، نشیمنگاه راحت و مانند آنها بوده است.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ شمس