ابروکمانی
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- فارسی
آوایش
[ویرایش]- /اَبرو/کمانی/
صفت مرکب
[ویرایش]ابروکمانی
- ابرویی چون کمان و دارای خمیدگی بیش از حد معمول. ابرو کمان، ابرو پیوسته.
- پلکها که بلند بودند و تاق ابروهای کمانیش را دو چندان نشان میداد. «منصورکوشان»
منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین