پرش به محتوا

ابریز

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • یونانی

آوایش

[ویرایش]
  • /اِبریز/

صفت

[ویرایش]

ابریز (قدیم)

  1. خالص و ناب (زر). زر بی‌غش.

کهن واژه

[ویرایش]
  1. ابریز ممکن است در زبان معیار باستان به سه بخش اَ - بَر - اِیز قابل تجزیه باشد؛ که به معنی اثر یا ردی بوده است.
  2. ابریز اگر به دو بخش اِبر - اِیز قابل تجزیه باشد مفهوم دیگری به معنی رد یا اثر اِبر شاید هم ابراهیم باشد.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین/ فرهنگ شمس