ات
ظاهر
فارسی
[ویرایش]گونههای دیگر نوشتاری
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- عربی
آوایش
[ویرایش]- /اَت/
پسوند
[ویرایش]ات
- نشانه جمع. اگر به کلمهای که آخرش «ه» یا «ـه» است بپیوندد «ه» یا «ـه» میافتد. مانند زوجه بجای زوجة.
- به نام جاها میپیوندد و بر ناحیه و توابع آنها دلالت میکند مانند شامات، شیمیرانات، اصطهبانات.
- در تداول فارسی زبانان، به بعضی از جمعهای مکسر میپیوندد و معمولا بر تعداد و تنوع دلالت میکند. جواهرات، حبوبات، نذورات.
- (ضم متصل.): ضمیر متصل دوم شخص مفرد، مفعولی و اضافی در آخر کلمه: گفتمت (تو را گفتم)
- کتابت: کتاب تو.
کهن واژه
[ویرایش]- اَت به معنی باستانی و در زبان معیار باستان کلمهای خالص و به معنی آدم و گوشت بوده که این دو در ساختار جمله تفکیک میشدند.
برگردانها
[ویرایش]ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین/ فرهنگ شمس
- فرهنگ بزرگ سخن: ISBN 964-6961-90-8