پرش به محتوا

اتقان کردن

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • فارسی

آوایش

[ویرایش]
  • /اِتقان/کردَن/

مصدر فعل متعدی

[ویرایش]

اتقان‌کردن (قدیم)

  1. به استواری به ذهن سپردن؛ خوب فراگرفتن.
    تا یک درس را اتقان نکردمی به دیگری شروع نکردمی. «شمس تبریزی»

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ بزرگ‌ سخن