اجازه
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- عربی
آوایش
[ویرایش]- /اِجازه/
اسم مصدر
[ویرایش]اجازه
- موافقت کسی یا کاری که دیگری میخواهد انجام دهد، معمولا با گفتن سخنی که نشانه موافقت است. رخصت.
- (حدیث): گواهیای که عالِمی دینی به کسی میدهد دایر بر اینکه فرد میتواند از او حدیث روایت کند.
- (شبهجمله): کلمهای که دانشآموزان با ادای آن، درخواست سخن گفتن میکنند، یا میخواهند کاری را انجام دهند.
واژههای مشتق شده
[ویرایش]
ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن