access
ظاهر
انگلیسی
[ویرایش]ریشهشناسی
[ویرایش]گرفته شده از واژهٔ فرانسوی accès یا از لاتین accessus، مجهول کامل accēdō («نزدیک شدن، دست یافتن») ، از ad («به سوی، به، در») + cēdō («جابجا شدن، جاری شدن»)
آوایش
[ویرایش]- آوا-ان: ăkʹsĕs, آیپا: /ˈæk.sɛs/, سمپا: /"{ksEs/
خطای اسکریپتی: تابع «template_categorize» وجود ندارد.noicon (پرونده) - خط تیرهگذاری: ac‧cess
اسم
[ویرایش]خطای لوآ در پودمان:en-headword در خط 336: attempt to index field 'plqual' (a nil value).
- (ناشمردنی) راه یا وسیلهای برای دست یافتن یا ورود، ورودی، محل گذر
- All access was thronged. - Milton
- تمام راهها بسته بود (از شدت جمعیت)
- .
- (ناشمردنی) دستیابی، ورود، پیشروی.
- (ناشمردنی) حق یا توان دستیابی یا ورود، اجازه ی ورود، دسترسی، پذیرش
- c. 1600, William Shakespeare, The Tragedy of Hamlet Act 2 Scene 1
- I did repel his fetters, and denied His access to me. - Shakespeare, Hamlet, II-i
- (ناشمردنی) اجازهٔ دخول (در رابطهٔ جنسی)
- ، پذیرش داشتن رابطهٔ جنسی
- در بحثهای قانونی:
- دسترسی شوهر به همسر ادامه خواهد داشت مگر آنکه مخالفتی صورت گیرد.
- (شمردنی)
حملهٔ ناگهانی، نمایان شدن نشانههای بیماری، شروع بیماری (با شدت زیاد)
- .
- The first access looked like an apoplexy. - Burnet
- نخستین نشانه، شبیه سکته بود.
- (شمردنی)
فوران احساسات، رفتار هیجانی، احساساتی شدن، رسیدن به خشم یا نفرت
- 1946: Arnold J. Toynbee, A Study of History (Abridgement of Volumes I-VI by D.C. Somervell)
-
- It appears that, about the middle of the fourth century of the Christian Era, the Germans in the Roman service started the new practice of retaining their native names; and this change of etiquette, which seems to have been abrupt, points to a sudden access of self-confidence and self-assurance in the souls of the barbarian personnel which had previously been content to 'go Roman' without reservations.
- به نظر میرسد در میانهٔ سدهٔ چهارم میلادی در دوران حکومت مسیحیت، ژرمنهای در خدمت رومیها، تلاشی را برای بازگرداندن و دستیابی به نامهای محلی خود شروع کردند، این تغییر نام که به نظر فرایندی ناگهانی بود، باعث فوران احساس اعتماد به نفس و اطمینان از خود در روح بربرها (افرادی که وحشی خوانده میشدند)
- It appears that, about the middle of the fourth century of the Christian Era, the Germans in the Roman service started the new practice of retaining their native names; and this change of etiquette, which seems to have been abrupt, points to a sudden access of self-confidence and self-assurance in the souls of the barbarian personnel which had previously been content to 'go Roman' without reservations.
- شد کسانی که...
- (ناشمردنی) (قانون)
حق دیدن فرزند برای پدر یا مادری که اجازهٔ سرپرستی فرزند خود را ندارد.
- (ناشمردنی) (رایانه)
فرایند جایگذاری دادهها در حافظه.
- (ناشمردنی) (اینترنت)
اتصال به شبکه، برقراری ارتباط با یک برنامهٔ رایانهای یا اینترنت.
عبارتهای گرفته شده
[ویرایش]قالبهای مرتبط
[ویرایش]برگردان در دیگر زبانها
[ویرایش]راهی برای دستیابی
|
|
نزدیکی، ورود
, entrée مونث (act of entering) |
|
حق یا توان دسترسی یا ورود
|
|
اجازهٔ دخول (در رابطهٔ جنسی)
# "
|
|
بروز ناگهانی نشانههای بیماری
فوران احساسات
|
حق ملاقات فرزند برای یک نفر
|
|
در رایانه: فرایند جایگذاری دادهها در حافظه
ارتباط با یک برنامهٔ رایانهای یا اینترنت
|
|
فعل
[ویرایش]خطای لوآ در پودمان:languages در خط 258: attempt to call method 'fixDiscouragedSequences' (a nil value).
- (با مفعول)
- بدست آوردن حق دسترسی.
- (با مفعول)
(رایانه)
- داشتن دسترسی به دادهها یا اطلاعات.
- I can't access most of the data on the computer without a password.
- من بدون گذرواژه نمیتوان به بیشتر اطلاعات روی رایانه دسترسی داشته باشم.
- I can't access most of the data on the computer without a password.
برگردان در دیگر زبانها
[ویرایش]بدست آوردن دسترسی
رایانه: داشتن دسترسی به اطلاعات
|
منابع
[ویرایش]- واژهٔ access در in Webster’s Revised Unabridged Dictionary, G. & C. Merriam, 1913
فارسی
[ویرایش]ریشهشناسی
[ویرایش]- [[* واژهٔ [۱] و dictionary.com/nph
- واژهٔ access در OneLook Dictionary Search