پرش به محتوا

احرام‌گرفتن

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • فارسی

آوایش

[ویرایش]
  • /اِحرام/گرفتن/

مصدر فعل لازم

[ویرایش]

احرام‌گرفتن

  1. احرام بستن.
    شانزدهم ذی‌القعده از آنجا احرام گرفته‌ است و به مکه آمده و عمره کرده. «ناصرخسرو»

استعاره

[ویرایش]
  1. بر چیزی یا کاری احرام بستن: آماده انجام دادنِ آن شدن.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ بزرگ‌سخن