پرش به محتوا

احساس‌شدن

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • فارسی

آوایش

[ویرایش]
  • /اِحساس/شدن/

مصدر فعل لازم

[ویرایش]

احساس‌شدن

  1. حس شدن، دریافته شدن، به نظر رسیدن.
    احساس می‌شد که زن ... در انتظار اوست. «بزرگ علوی»

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ بزرگ‌سخن