احلیل زدن
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- عربی
آوایش
[ویرایش]- /اِحلیل/زدَن/
مصدر فعل متعدی
[ویرایش]احلیلزدن (گفتگو)
- فریب دادن، گول زدن. و معمولا پسر بچهای را و به او تجاوز کردن، و به مجاز، فریب دادن (به طور مطلق).
- نتوانستیم ایرانی را به اصول عقاید خودمان ارشاد بکنیم. «صادق هدایت»
منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین