ارتیشتار
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- پهلوی
آوایش
[ویرایش]- /اَرتِیش/تار/
اسم مرکب
[ویرایش]ارتیشار (نظامی)
کهنواژه
[ویرایش]- ارتیشتار ممکن است در زبان معیار باستان به صورت اَر - تیش - تار قابل تجزیه باشد؛ که به معنی شوهر یا همسر جسور، شجاع و مانند آنها بوده است.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین/ فرهنگ شمس