پرش به محتوا

اسپ

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه‌ لغت

[ویرایش]
  • پارسی باستان

آوایش

[ویرایش]
  • /اَسپ/

اسم

[ویرایش]

اسپ (جانوری)

  1. اسب، فِرَس.
  2. یکی از مهره‌های شطرنج.
  3. گویش اسب در زبان پهلوی، باره.
  4. از اسامی مشترک زبان اوستایی، سکایی سده هفتم پیش از میلاد.

مثال

[ویرایش]
  1. اسپ و فرزین نهادن مات کردن، مغلوب کردن (در شطرنج).
  2. جزو دوم بسیاری از نام‌های کهن ایرانی: گشتاسپ، لهراسپ، جاماسپ و غیره.



ترجمه

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین
  • تاریخ ماد: ISBN 964-445-106-6