پرش به محتوا

ایزد

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • شاهنامه

آوایش

[ویرایش]
  • /اِیزَد/

اسم

[ویرایش]

ایزد

  1. خدا، یکی از نام‌های خداوند. آفریدگار. فرشته، ملک. سزاوار ستایش.
    که جاوید باد آفریدون گُرد/ همه فرّهی ایزد او را سپرد «فردوسی»

برگردان‌ها

[ویرایش]
  • انگلیسی: god

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین/ شاهنامه/فرهنگ شمس

زبان دیگر

[ویرایش]
  • بهاری

آوایش

[ویرایش]
  • /اِیز/دِ/

قید

[ویرایش]

ایزدِ

  1. ممکن است با ایزه در مفهوم در زبان معیار باستان مترداف باشد، نشان و اثر پای کسی یا چیزی در زبان بهاری است.
    اِیز دِ قؤیؤد.
    اثر است گذاشته.