پرش به محتوا

باطن

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

گونه‌های دیگر نوشتاری

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • عربی

آوایش

[ویرایش]
  • /باطِن/

اسم

[ویرایش]

باطِن (باطنی)

  1. درون ناپیدای هر چیز.ذهن و ضمیر (انسان). از نام‌های خداوند. حقیقت .اصل هر چیز. مفردِ بواطن.

کهن واژه

[ویرایش]
  1. باطن ممکن است در زبان معیار باستان به صورت با - طَن قابل تجزیه باشد و به معنی فرو رفتن خار در دست یا پا و مانند آن بوده است.



ترجمه

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین/ فرهنگ شمس