بان
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
فارسی[ویرایش]
ریشهشناسی[ویرایش]
- پهلوی
آوایش[ویرایش]
- [بان]
اسم[ویرایش]
بان
- (گیاهی): درختی با برگهای سبز و لطیف و خوشبو که از دانههای آن روغن معطر میگیرند و برگ، میوه و دانه آن مصرف خوراکی و دارویی دارد.
- (قدیمی): مادهای خوشبو که از درخت بان تهیه میشده است.
- (عامیانه): بام، کفترپرانی بالای بانی رفت.
پسوند[ویرایش]
- جزء پسین بعضی از کلمههای مرکب، به معنی محافظ و نگهدارنده. نگهبان، پاسبان، دریابان.
- در آخر کلمه افزوده میشود و معنی حفاظت و نگاهبانی را میرساند: باغبان، دربان، دیدهبان.
انگلیسی[ویرایش]
اسم[ویرایش]
- صبح، پگاه.
––––
برگردانها[ویرایش]
ترجمهها
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین
- فرهنگ بزرگ سخن: ISBN 964-6961-91-6