برق
![](http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/0/06/Ciudades%2C_pueblos%2C_paisajes_urbanos._2_%2818275593423%29.jpg/220px-Ciudades%2C_pueblos%2C_paisajes_urbanos._2_%2818275593423%29.jpg)
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]آوایش
[ویرایش]- /بَرق/
- واژه برق معادل ابجد 302 تعداد حروف 3 تلفظ barq نقش دستوری اسم ترکیب (اسم) [پهلوی، جمع: برخ] مختصات (بَ) [ ع . ] ( اِ.) آواشناسی barq الگوی تکیه S شمارگان هجا 1
اسم
[ویرایش]برق
- (فیزیک): نوعی انرژی که برای ایجاد گرما، روشنایی، و بکار انداختن ماشینها بکار میرود و بر اثر حرکت بارها ایجاد میشود؛ الکتریسیته.
- صاعقه، درخشش، جرقهای که در اثر نزدیک شدن الکتریسته منفی و مثبت تولید شود. نوری که در اثر برخورد ابرها تولید شود.
- جریان الکتریستهای که برای مصارف خانگی و صنعتی عرضه میشود.
- بَرق یا بَرِقْ: در گویش گنابادی تکهای فلزی یا چوبی به شکل دری کوچک است که جلوی ورودی جوی آب، در دم باغها و زمینها داخل یک چهارچوب قرار میگیرد و مانع ورود و خروج آب میگردد و در هنگام نیاز به آبیاری برداشته شده و بعد دوباره در جای خود قرار میگیرد و پس از آبیاری دو طرف یا یک طرف آن را خاک میریزند تا محکم کاری شده باشد.
––––
برگردانها
[ویرایش]ترجمهها
منابع
[ویرایش]فرهنگ فارسی معین
فرهنگ کوچک زبان پهلوی
فرهنگ واژه های اوستا