پرش به محتوا

بستان

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

گونه‌های دیگر نوشتاری

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • فارسی

آوایش

[ویرایش]
  • /بِستان/

اسم

[ویرایش]

بِستان

  1. ستاندن، گرفتن، چیزی از دیگران با میل یا زور تصاحب کردن.
    شب صحبت غنیمت‌دان و داد خوشدلی بِستان.....که مهتابی دلفروزست و طرف لاله‌زاری خوش (حافظ)