بلاغ
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- عربی
آوایش
[ویرایش]- /بَلاغ/
اسم
[ویرایش]بَلاغ
- پیامرسانی، رسانیدن. بلوغ.
زبان دیگر
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- بهاری
اسم
[ویرایش]بُلاغ
- مترادف چشمه در زبان فارسی، آبی که در قنات جاری میشود و دائم است.
- بُلاْغ: در گویش گنابادی یعنی کندن، جِر دادن، پاره کردن، گشاد کردن.
واژههای مشتق شده
[ویرایش]منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین