ترمذ
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشهشناسی
[ویرایش]ویکیپدیا مقالهای دربارهٔ ترمذ دارد |
آوایش
[ویرایش]- [ ت ِ/ م ِ]
- هجاوندی :[تِر/مِذ]
اسم خاص
[ویرایش]ترمذ (جغرافیا)
- ~ شهری است به خراسان که سادات آنجا بالاتفاق صحیح النسب و مشهورند. امام ترمذی، حکیم ترمذی، محقق ترمذی، منجیک ترمذی
- صاحب حدود العالم آرد: ترمذ شهری است خرم و بر لب جیحون افتاده و او را کهن دزی است بر لب رود، این شهر بارگه ختلان و چغانیان است و از وی صابون نیک و بوریای سبز و بادبیزن خیزد. [۱]
- ز ختلان و از ترمذ و ویسه گرد ..... ز هر سو سپاه اندر آورد گرد
- که باشد مرا ترمذ و ویسه گرد ..... که خود عهد این دارم از یزد گرد
- چو آمد به ترمذ در و بام و کوی ..... بسان بهاران پر از رنگ و بوی
- که باشد مرا ترمذ و ویسه گرد ..... که خود عهد این دارم از یزد گرد
- ز ختلان و از ترمذ و ویسه گرد ..... ز هر سو سپاه اندر آورد گرد
- صاحب حدود العالم آرد: ترمذ شهری است خرم و بر لب جیحون افتاده و او را کهن دزی است بر لب رود، این شهر بارگه ختلان و چغانیان است و از وی صابون نیک و بوریای سبز و بادبیزن خیزد. [۱]
منابع
[ویرایش]- ↑ منابع: (منتهی الارب ). (شرفنامه ٔ منیری ). (حدود العالم چ ستوده ص 109)