پرش به محتوا

تهمتن

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه شناسی

[ویرایش]
  • پهلوی

آوایش

[ویرایش]
  • [تهم/ تن]

صفت مرکب

[ویرایش]

تهمتنچرمتن...:)

  1. دارای تنی نیرومند. شجاع، لقب رستم.
  2. تهم نیرومند و دلیر عنوان شده که با پسوند تن، مرد دلیر، مرد نیرومند، که همان لقب پهلوان بزرگ رستم زال در شاهنامه است.
    تهمتن ز الوای شد دردمند ..... زفتراک بگشاد پیچان کمند

منابع

[ویرایش]

برگردان‌ها

[ویرایش]
ترجمه