جلد

از ویکی‌واژه

(جِ)

عربی[ویرایش]

  1. پوست.
  2. چیزی که کتاب، دفتر و مانند آن را پوشش دهد، جلد کتاب، جلد دف

فارسی[ویرایش]

جَلْد :(jald) در گویش گنابادی یعنی اسیر ، توقیف شده ، شکار ، گمراه

ریشه‌شناسی[ویرایش]

  1. توی ~ کسی رفتن کسی را وسوسه کردن و از کاری منصرف ساختن یا به کاری برانگیختن.

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین

(جَ)

ریشه‌شناسی[ویرایش]

صفت[ویرایش]

  1. چابک.

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین

صفت[ویرایش]

برگردان‌ها[ویرایش]

اسم[ویرایش]

برگردان‌ها[ویرایش]

برگردان‌ها[ویرایش]

ایتالیایی

اسم[ویرایش]

volume

اسم[ویرایش]

copertina

انگلیسی
yare