پرش به محتوا

جو

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • پهلوی

آوایش

[ویرایش]
  • /جو/

اسم‌

[ویرایش]

جِو (گیاهی)

  1. دانه خوراکی، که به مصرف پخت نان یا تهیه آش می‌رسد و خوراک پر قوتی برای چهارپایان باربر است.
  2. گیاهی از خانواده گندمیان جزو دسته غلات که دارای سنبله ساده‌ای می‌باشد.

اسم

[ویرایش]

جُو

  1. رود کوچک.
  2. جوغ. یوغ. جغ. جوه: چوبی که به وقت شیار کردن زمین بر گردن گاو گذارند.

اسم‌

[ویرایش]

جَوّ (علوم‌زمین)

  1. اتمسفر.
  2. (مجاز): اوضاع و احوال حاکم بر جایی، حال و هوا.



ترجمه

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین