پرش به محتوا

حضرت

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه شناسی

[ویرایش]
  • نیاهندوایرانی

آوایش

[ویرایش]
  • حَ/زِر/عت]

صفت

[ویرایش]

ریشه‌شناسی۲

[ویرایش]
  • عربی

آوایش

[ویرایش]
  • [حضرة]

اسم

[ویرایش]
  1. قرب، حضور.
  2. آستانه درگاه.
  3. کلمه‌ای است که برای احترام پیش ازنام قدیسان و بزرگان می‌آید. ؛~ عباسی الف - به حضرت عباس قسم. ب - به صورت راست و درست.

واژه‌های مشتق شده

[ویرایش]

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین

––––

برگردان‌ها

[ویرایش]
ترجمه