دغو
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشهشناسی
[ویرایش]آوایش
[ویرایش]- [دَ]
اسم
[ویرایش]دغو
- در شاهنامه این اصطلاح به صورت دشتدَغو آمده که محلی جغرافیایی است.
- به یاری همه جنگجو آمدند ..... چو نزدیک دشتدغو آمدند
- غو به معنی تاراندن، پراکندن، بیرون راندن. گویش بهاری
- دِ برای بیان تأکید فعل امر یا نهی مانند دِبرو، دِبخور، دِغو یعنی بیرونشانکن، فراریشانبده.
منابع
[ویرایش]- شاهنامه. ISBN 964-5566-35-5
برگردانها
[ویرایش]
|