دلو
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- عربی
آوایش
[ویرایش]- /دَلْو/
اسم
[ویرایش]دلو
- سطلی چرمی، فلزی، یا مانند آنها بویژه برای کشیدن آب از چاه. ظرف آبکشی، سطل.
- نام یازدهمین برج از برجهای دوازده گانه منطقةالبروج که خورشید در حرکت ظاهری خود در بهمن ماه در این برج دیده میشود. برج دلو.
ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین