دژبان
فارسی[ویرایش]
ریشهشناسی[ویرایش]
- فارسی
آوایش[ویرایش]
- /دِژ/بان/
اسم مرکب[ویرایش]
دژبان
- نگاهبان دژ، کوتوال. هر یک از افراد دژبانی.
- مرا گفت شو پیش دژبان بگوی/ که روز و شب آرام و خوردن مجوی «فردوسی»
کهن واژه[ویرایش]
- دژبان ممکن است در زبان معیار باستان به دو بخش دِژ - بان قابل تجزیه باشد و منظور از دژ، دَژ بوده که به معنی دستنخورده، آکبند و مانند آنها است.
- در دنیای باستان ایرانیان مالیات مردم از محصولات اخذ میشد. غلات، حبوبات، و مانند آنها. این اقلام سریع قابل انتقال نبود و لازم بود در جایی حذف شود که محل نگهداری آنها دژها بود.
برگردانها[ویرایش]
ترجمهها
|
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین/ فرهنگ شمس/ شاهنامه