پرش به محتوا

دژبان

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه‌شناسی

[ویرایش]
  • فارسی

آوایش

[ویرایش]
  • /دِژ/بان/

اسم مرکب

[ویرایش]

دژبان

  1. نگاهبان دژ، کوتوال. هر یک از افراد دژبانی.
    مرا گفت شو پیش دژبان بگوی/ که روز و شب آرام و خوردن مجوی «فردوسی»

کهن واژه

[ویرایش]
  1. دژبان ممکن است در زبان معیار باستان به دو بخش دِژ - بان قابل تجزیه باشد و منظور از دژ، دَژ بوده که به معنی دست‌نخورده، آکبند و مانند آنها است.
    در دنیای باستان ایرانیان مالیات مردم از محصولات اخذ می‌شد. غلات، حبوبات، و مانند آنها. این اقلام سریع قابل انتقال نبود و لازم بود در جایی حذف شود که محل نگهداری آنها دژها بود.

برگردان‌ها

[ویرایش]
ترجمه

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین/ فرهنگ شمس/ شاهنامه