دین
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- گیرششده از بهاری: دِین
آوایش
[ویرایش]- /دِین/
اسم
[ویرایش]دِین
- آیین، کیش. راه، روش.[۱]
- نام روز بیست وچهارم از هر ماه شمسی و نیز نام یکی از ایزدان زردشتی که نگهبان همین روز میباشد.
اسم
[ویرایش]دَین
ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
پانویس
[ویرایش]- ↑ واژهٔ دین در زبانهای ایرانی ریشه دارد. در سانسکریت و گاتها و دیگر بخشهای اوستا مکرر واژهٔ «دئنا» آمده دین در گاتها به معانی مختلف کیش، خصایص روحی، تشخص معنوی و همچنین به معنای وجدان بکار رفتهاست و به معنی اخیر دین یکی از قوای پنجگانهٔ باطن انسان است واژه دین از واژه اوستایی دَئِنا ریشه میگیرد. خود واژه دئنا به ریشه کارواژه «دا» به معنی اندیشیدن و شناختن میرسد. در اوستا واژهٔ دئنا به معنی دین و نیز نیروی ایزدی بازشناسی نیک از بد گزارش شدهاست. در زبان اوستایی و نیز پارسی میانه به همکردها (ترکیبها) یی گوناگونی از این واژه برمیخوریم مانند: دین آگاهی، دین بُرداری (نمایش دینی)، دینکرد (کردار دینی)، دین یشت (نام شانزدهمین یَشت از یشتهای بیست و یکگانه اوستا) و جز اینها. منبع. نگاهى به تاريخ انديشه در ايران محمود کویر
- دین در ایدئولوژی و معتقدات مشرق باستانی عامل بارزی بوده است.