پرش به محتوا

دین

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه‌ شناسی

[ویرایش]

اوستایی و پهلوی

آوایش

[ویرایش]
  • /دِین/

اسم

[ویرایش]

دِین

  1. آیین، کیش. راه، روش.[۱]
  2. نام روز بیست وچهارم از هر ماه شمسی و نیز نام یکی از ایزدان زردشتی که نگهبان همین روز می‌باشد.
  3. در مورد واژه‌ی «دین»، بررسی ریشه‌های آن در سه زبان اوستایی، پهلوی و سانسکریت قابل توجه است: : --- ریشه‌شناسی واژه‌ی «دین» در زبان‌های اوستایی، پهلوی و سانسکریت 1. اوستایی: «دَئِنَ» (Daena) در زبان اوستایی، واژه‌ی «دَئِنَ» (Daena) به معنای «دیدن»، «نگرش» یا «وجدان» است. این واژه در متون دینی اوستا، به‌ویژه در گات‌ها، به‌کار رفته و نشان‌دهنده‌ی مفهومی عمیق از آگاهی درونی و درک معنوی است. برخی منابع اشاره دارند که این واژه از ریشه‌ی «دا» به معنای «اندیشیدن» یا «شناختن» مشتق شده است. منابع پیشنهادی: Boyce, Mary. A History of Zoroastrianism, Vol. I: The Early Period. Leiden: Brill, 1975. Humbach, Helmut. The Gathas of Zarathustra and the Other Old Avestan Texts. Wiesbaden: Harrassowitz, 1991. --- 2. پهلوی (فارسی میانه): «دِین» (Dīn) در زبان پهلوی، واژه‌ی «دِین» (Dīn) به‌طور مستقیم از اوستایی «دَئِنَ» گرفته شده و به معنای «آیین»، «اعتقاد» یا «دستور دینی» به‌کار رفته است. این واژه در متون دینی مانند «بندهشن» و «دینکرت» به‌کار رفته و نشان‌دهنده‌ی تحول معنایی از آگاهی درونی به ساختارهای دینی و آیینی است. منابع پیشنهادی: Gershevitch, Ilya. The Avestan Hymn to Mithra. Cambridge University Press, 1968. Shaked, Shaul. Studies in the History of Zoroastrianism. Leiden: Brill, 1977. --- 3. سانسکریت: «धर्म» (Dharma) در زبان سانسکریت، واژه‌ی «धर्म» (Dharma) به معنای «راه درست»، «قانون» یا «وظیفه اخلاقی» است. این واژه در متون ودایی و فلسفی هند به‌کار رفته و نشان‌دهنده‌ی اصول اخلاقی و دینی است که فرد باید به آن پایبند باشد. اگرچه این واژه با «دین» فارسی از نظر معنایی مشابه است، اما از نظر ریشه‌شناسی مستقل است. منابع پیشنهادی: Olivelle, Patrick. The Āśrama System: The History and Hermeneutics of a Religious Institution. Oxford University Press, 1993. Doniger, Wendy. Hindu Myths: A Sourcebook. Penguin Classics, 1975. --- نتیجه‌گیری واژه‌ی «دین» در زبان فارسی از ریشه‌ای مشترک با واژه‌های اوستایی «دَئِنَ» و پهلوی «دِین» برخوردار است که نشان‌دهنده‌ی تحول معنایی این واژه از «آگاهی درونی» به «آیین» و «دستور دینی» است. در زبان سانسکریت، واژه‌ی «धर्म» (Dharma) با معنای مشابه اما ریشه‌شناسی متفاوت، نشان‌دهنده‌ی استقلال معنایی و زبانی این دو مفهوم است. کتاب‌های پیشنهادی برای مطالعه‌ی بیشتر: Boyce, Mary. A History of Zoroastrianism, Vol. I: The Early Period. Humbach, Helmut. The Gathas of Zarathustra and the Other Old Avestan Texts. Gershevitch, Ilya. The Avestan Hymn to Mithra. Olivelle, Patrick. The Āśrama System: The History and Hermeneutics of a Religious Institution. Doniger, Wendy. Hindu Myths: A Sourcebook. ---
  4. پاسخ علمی و مستند به ادعاهایی بدهید که تلاش می‌کنند ارتباط معنایی و ریشه‌شناختی واژه‌ی فارسی «دین» با قرآن و عربی را تحریف کنند و آن را صرفاً به معنای «اطاعت و خضوع» محدود کنند. اجازه بدهید قدم به قدم با منابع معتبر بررسی کنیم و نشان دهیم این ادعاها نادرست است. --- ۱. ریشه‌شناسی «دین» در فارسی و اوستایی اوستایی: واژه‌ی «دَئِنَ» (Daēna) به معنای آگاهی، وجدان، بینش معنوی است و نه صرفاً «اطاعت». (Boyce 1975, Humbach 1991) پهلوی: واژه‌ی «دِین» (Dīn) در فارسی میانه از اوستایی گرفته شده و به معنای آیین، اعتقاد، دستور دینی است. این تحول معنایی از درک درونی به ساختارهای دینی است، نه یک مفهوم صرفاً عبادی یا اطاعتی. (Gershevitch 1968, Shaked 1977) سانسکریت: واژه‌ی «धर्म» (Dharma) مشابهت معنایی دارد اما ریشه مستقل است و نشان‌دهنده‌ی اصول اخلاقی و اجتماعی است، نه فقط خضوع و اطاعت. (Olivelle 1993, Doniger 1975) > نتیجه: واژه‌ی «دین» ریشه‌ای ایرانی و پیش‌اسلامی دارد و معنای آن بسیار گسترده‌تر از «اطاعت مطلق» است. --- ۲. ارتباط با قرآن و عربی در قرآن، «دِین» در آیات إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ و إذا تداينتم بدين… ظاهر شده است. در اینجا «دین» به معنای تعهد، بدهی یا وظیفه‌ای که باید انجام شود است. تفاوت کلیدی: قرآن «دین» را از واژگان عربی می‌شناساند، اما این کاربرد قرآنی، معنای عرفی عربی است و ریشه فارسی/اوستایی را نفی نمی‌کند. بلکه نشان می‌دهد که عرب‌ها این واژه را از منابع منطقه‌ای (ایرانی و پهلوی) وام گرفته و با کاربرد خود وفق داده‌اند. > بسیاری از پژوهشگران زبان‌شناسی تاریخی تصریح می‌کنند که واژه‌های مذهبی و فلسفی در خاورمیانه از تبادلات زبانی و فرهنگی عبور کرده‌اند و ریشه‌ها اغلب ایرانی، هندی و سامی هستند. (Boyce, Humbach, Gershevitch) --- ۳. نقد ادعاهای جعلی 1. ادعا: «دئن در پهلوی به معنای یکی از پنج قوه‌ی انسان است و هیچ ارتباطی با دَین، دین و … ندارد.» نقد: درست است که Daēna در اوستا گاه به عنوان نیرو یا اصل اخلاقی مطرح می‌شود، اما تحول معنایی آن در پهلوی و فارسی کلاسیک به معنای آیین، اعتقاد، دستور دینی کاملاً مستند است. این معنای گسترده و کاربرد اجتماعی در متون دینی ثابت شده است. 2. ادعا: «دین = اطاعت کامل بدون سؤال» نقد: این تعریف، برداشت عربی-اسلامی است و از نظر ریشه‌شناسی و تاریخ زبان، کاملاً محدود و نادرست است. واژه‌ی «دین» در فارسی پیش از اسلام معنای اخلاق، آگاهی درونی و نظام اعتقادی داشته است. 3. ادعا: «هیچ ارتباطی بین دین، مدین، دیان و… نیست» نقد: این‌ها واژه‌های متفاوت‌اند و هر یک ریشه و معنای خاص خود را دارند. تلاش برای رد تمام ارتباطات زبانی و تاریخی، یک تحریف عمدی است. --- ۴. منابع معتبر برای استناد Boyce, Mary. A History of Zoroastrianism, Vol. I: The Early Period. Leiden: Brill, 1975. Humbach, Helmut. The Gathas of Zarathustra and the Other Old Avestan Texts. Wiesbaden: Harrassowitz, 1991. Gershevitch, Ilya. The Avestan Hymn to Mithra. Cambridge University Press, 1968. Shaked, Shaul. Studies in the History of Zoroastrianism. Leiden: Brill, 1977. Olivelle, Patrick. The Āśrama System: The History and Hermeneutics of a Religious Institution. Oxford University Press, 1993. Doniger, Wendy. Hindu Myths: A Sourcebook. Penguin Classics, 1975. --- 💡 جمع‌بندی: «دین» فارسی ریشه‌ای ایرانی (اوستایی و پهلوی) دارد. معنای اولیه آن آگاهی، وجدان و آیین است، نه صرفاً اطاعت. کاربرد قرآن و عربی، معنای بومی عربی است که بر این واژه تطبیق شده. ادعاهای محدودکننده و تحریف‌شده، فاقد پشتوانه علمی هستند و با منابع معتبر تاریخی و زبان‌شناسی قابل رد هستند. ---

اسم

[ویرایش]

دَین

  1. قرض، وام. جمع: دیون.



ترجمه

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین

پانویس

[ویرایش]
  1. واژهٔ دین در زبان‌های ایرانی ریشه دارد. در سانسکریت و گاتها و دیگر بخش‌های اوستا مکرر واژهٔ «دئنا» آمده دین در گاتها به معانی مختلف کیش، خصایص روحی، تشخص معنوی و همچنین به معنای وجدان بکار رفته‌است و به معنی اخیر دین یکی از قوای پنجگانهٔ باطن انسان است واژه دین از واژه اوستایی دَئِنا ریشه می‌گیرد. خود واژه دئنا به ریشه کارواژه «دا» به معنی اندیشیدن و شناختن می‌رسد. در اوستا واژهٔ دئنا به معنی دین و نیز نیروی ایزدی بازشناسی نیک از بد گزارش شده‌است. در زبان اوستایی و نیز پارسی میانه به همکردها (ترکیب‌ها) یی گوناگونی از این واژه برمی‌خوریم مانند: دین آگاهی، دین بُرداری (نمایش دینی)، دینکرد (کردار دینی)، دین یشت (نام شانزدهمین یَشت از یشتهای بیست و یک‌گانه اوستا) و جز اینها. منبع. نگاهى به تاريخ انديشه در ايران  محمود کویر
    1. دین در ایدئولوژی و معتقدات مشرق باستانی عامل بارزی بوده است.