دین
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- پهلوی
آوایش
[ویرایش]- /دِین/---/دین (جمع: ادیان)
اسم
[ویرایش]دِین
- آیین، کیش. راه، روش.
- دین در ایدئولوژی و معتقدات مشرق باستانی عامل بارزی بوده است.
- نام روز بیست وچهارم از هر ماه شمسی و نیز نام یکی از ایزدان زردشتی که نگهبان همین روز میباشد.
زبان دیگر
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- بهاری
اسم
[ویرایش]دِیَن
- گوینده، آگاه کننده، خبر دهنده.
اسم
[ویرایش]دِییِن
- (عامیانه): غیبت، تشجیع به غیبت، و بدگویی پشت سر کسی یا کسانی اغلب توسط پیر زنان و پیر مردان، که عصاره دین در همین یک کلمه خلاصه میشود.
زبان دیگر
[ویرایش]- عربی
اسم
[ویرایش]دَین
––––
برگردانها
[ویرایش]ترجمهها
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین