سام
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
محتویات
فارسی[ویرایش]
ریشهشناسی[ویرایش]
اسم[ویرایش]
- سبیکة زر و سیم.
ریشهشناسی[ویرایش]
- خیزران (واحد آن سامه)
ریشهشناسی[ویرایش]
- بیما
ریشه[ویرایش]
- ورم.
صفت[ویرایش]
- زهردار، ذوسم.
- سام ابر
اسم خاص[ویرایش]
سام
- پدر زال و جد رستم در شاهنامه فردوسی.
- ممکن است این اصطلاح واقعا از اسماء مردانه بوده و علاوه بر مردان متعدد ملقب به سام، دو شخصییت بیش از دیگران مورد توجه بوده نخست سام پسر نوح(ع) که بدوران خیلی قدیم مربوط است.
- دومین شخصییت منسوب به سام، پهلوانی است که ظاهرا در سده های هفتم یا ششم پ.م. می زیسته و دومین پیشوای قوم زابلی در شاهنامه است. این را هم باید افزود که واژه سام با واژه آرشام اصطلاح واحدی هستند و کلمه الحاقی «آر» در بسیاری از اصطلاحات مانند آریا، آریامن، آرشام، آرمائیت، آرمان، آرمانگو و بسیاری دیگر دیده میشود.
آرشام ( آرشامه )
- در کتیبه داریوشیکم در کوه بیستون ساتراپ یکی از کشورهاست. داریوشیکم، آرشامه و آریارمنه را از اسلاف خویش و از پادشاهان پارس بر میشمارد.
- ممکن است کشور پارس، استان کنونی فارس نباشد بلکه منظور رئیسان قبایل پارسی مهاجر باشند که هنوز به سرزمین پارس نرسیده بودند.
- استنباط صحیح از واژه سام وجود ندارد، سرسام و بادسام هم ممکن است ربطی با سام نداشته باشند. فقط با لفظ شام شاید اندکی مرتبط باشد.
برگردانها[ویرایش]
- انگلیسی
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین
- شاهنامه.ISBN 964-5566-35-5
- تاریخ ماد.ISBN 964-445-106-6
![]() |
ویکیپدیا مقالهای دربارهٔ سام دارد |