سرپل
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه شناسی
[ویرایش]- نیاهندوایرانی
ویکیپدیا مقالهای دربارهٔ سرپل دارد |
آوایش
[ویرایش]- [سَرِ/پُل]
اسم مرکب
[ویرایش]سر پل
- اصطلاحا مدخل پل، دهانه پل محل عبور از روی پل یا از زیر آن.
- منطقهای باستانی سرپل زهاب و نقطه اتصال و ارتباط سه کشور ایران، توران و زابل در شاهنامه. در بحبوحه منازعات سه کشور، گیو ایرانی به رستم زابلی راجع به حمله. احتمالی افراسیاب تورانی چنین میگوید:
- سر پل بگیرم بدان بد گمان ..... بدارمش ازان سوی پل یکزمان
ریشه شناسی ۲
[ویرایش]حوزه: [علوم نظامی]
- منطقهای با فاصلۀ نسبتاً زیاد از کنارۀ رود در اراضی دشمن یا دشمن بالقوه که پس از تسخیر، عبور سربازان و تجهیزات را تسهیل میکند و نیز نقش پایگاهی را دارد که از آنجا میتوان عملیات آفندی را تداوم بخشید یا از اراضی کلیدی در پشت سر حفاظت کرد.
منابع
[ویرایش]«سرپل» همارزِ «bridgehead, BH»؛ منبع: گروه واژهگزینی و زیر نظر حسن حبیبی، دفتر پنجم، فرهنگ واژههای مصوب فرهنگستان، تهران: انتشارات فرهنگستان زبان و ادب فارسی، شابک ۹۷۸-۹۶۴-۷۵۳۱-۷۶-۴
––––
برگردانها
[ویرایش]ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
|