پرش به محتوا
منوی اصلی
منوی اصلی
انتقال به نوار کناری
نهفتن
ناوبری
صفحهٔ اصلی
سرواژهٔ تصادفی
همکاری
قهوهخانه
تغییرات اخیر
ورودی کاربران
واژه درخواستی
تماس با ویکیواژه
راهنما
جستجو
جستجو
ظاهر
کمک مالی
ساخت حساب
ورود
ابزارهای شخصی
کمک مالی
ساخت حساب
ورود
فهرست
انتقال به نوار کناری
نهفتن
بخش آغازین
1
فارسی
تغییر وضعیت زیربخشهای فارسی
1.1
ریشهشناسی
1.2
آوایش
1.3
اسم خاص
1.4
قید
1.4.1
مترادفها
1.4.2
واژههای مشتقشده
1.4.3
منابع
تغییر وضعیت فهرست محتویات
گیو
۲ زبان
English
Malagasy
سرواژه
بحث
فارسی
خواندن
ویرایش
نمایش تاریخچه
ابزارها
ابزارها
انتقال به نوار کناری
نهفتن
عملها
خواندن
ویرایش
نمایش تاریخچه
عمومی
پیوندها به این صفحه
تغییرات مرتبط
بارگذاری پرونده
پیوند پایدار
اطلاعات صفحه
یادکرد این صفحه
دریافت نشانی کوتاهشده
بارگیری کیوآر کد
استفاده از تجزیهگر قدیمی
چاپ/برونبری
ایجاد کتاب
بارگیری بهصورت PDF
نسخهٔ قابل چاپ
در پروژههای دیگر
ظاهر
انتقال به نوار کناری
نهفتن
از ویکیواژه
فارسی
[
ویرایش
]
ریشهشناسی
[
ویرایش
]
پهلوی
ویکیپدیا
مقالهای دربارهٔ
گیو
دارد
آوایش
[
ویرایش
]
[گیوْ]
هجاوندی
:[گی/و]
اسم خاص
[
ویرایش
]
گیو
~ یکی از پهلوانان داستانی
ایران
و پسر
گودرز
و داماد
رستم
جهانپهلوان است و هموست که
کیخسرو
پسر
سیاوش
نوه
کیکاووس
و
افراسیاب
را بعد از هفت سال جستجو با مادرش
فرنگیس
از
ترکستان
به ایران آورد.
به توران همی رفت چون بیهشان ..... مگر یابد از شاه جایی نشان
~ به معنی
گویا
باشد که
سخن
کننده است. ظاهراً این معنی را از کلمه
گیومرت
استخراج کردهاند و درست نیست.
~
زبان
را نیز گویند که به عربی لسان خوانند. (برهان قاطع). ظاهراً
لهجهای
است در گویا. (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ).
قید
[
ویرایش
]
به معنی
ظاهراً
و
غالباً
آید. رجوع به
گو
و
گویا
شود.
مترادفها
[
ویرایش
]
گی
واژههای مشتقشده
[
ویرایش
]
گیوه
منابع
[
ویرایش
]
شاهنامه
.
ISBN 964-5566-35-5
ردهها
:
صفحههای حاوی پیوند جادویی آیاسبیان
اسمهای ایرانی شاهنامه
اسمهای خاص فارسی
اسمهای شاهنامه
اسمهای فارسی
قیدهای فارسی
هفت گردان شاهنامه
جستجو
جستجو
تغییر وضعیت فهرست محتویات
گیو
۲ زبان
افزودن مبحث