پرش به محتوا

سوسارم

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه‌شناسی

[ویرایش]

آوایش

[ویرایش]
  • [سو/سارم]

اسم خاص

[ویرایش]

سوسارم

  1. از پادشاهان ماد به قول کتسیاس ولی اغلب محققان اذعان می‌دارند بی‌پایه است

ریشه شناسی ۲

[ویرایش]

آوایش

[ویرایش]
  • [سو/سالِم]

فعل

[ویرایش]

سوسالم

  1. فقط با تغییر حرف (ر) با (ل) که این تغییر در زبانشناسی هم رایج هست این اصطلاح مغهوم زراعی پیدا می‌کند.

مثال

[ویرایش]
  1. کشاورزی اگر نوبت حق‌آبه‌اش فرا می‌رسید باید تقسیم کننده آب سهم او را می‌داد و وقتی زارع حاضر به دریافت آبش می‌شد میراب می‌گفت: سوسالم؟ یعنی آب یا حق‌ابه‌ات را رها کنم.

منابع

[ویرایش]

برگردان‌ها

[ویرایش]