سِند
ظاهر
فارسی
[ویرایش]گونههای دیگر نوشتاری
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- پهلوی
آوایش
[ویرایش]- /سِنْد/
صفت
[ویرایش]سند
- سِنْد: در گویش گنابادی یعنی حرامزاده ، ولدزنا ، کودکان متولد از رابطه خارج از چهارچوب زناشویی رسمی در آیین گبری را میگفتهاند.
نامجا
[ویرایش]- رود بزرگی که از درهای میان هیمالیا و قرهقوم سرچشمه میگیرد و از درهی تاریخی میان هند و افغانستان میگذرد و به دریای عمان میریزد.
- سرزمینی که نیرو برای جنگ به کوه هماون ارسال کرده بود و پای در رکاب پیران و پیران متحد افراسیاب بود.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن/ شاهنامه