پرش به محتوا

سیمرغ

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]
رستم و سیمرغ

ریشه‌ لغت

[ویرایش]
  • گیرش‌شده از بهاری: سمرغ

آوایش

[ویرایش]
  • /سِیمُرغ/

اسم‌خاص

[ویرایش]

سیمرغ (نام‌باستانی)

  1. مرغی افسانه‌ای که آن را پادشاه پرندگان دانسته‌اند، و گاهی به سی مرغ هم تعبیر شده است.
    بیابان و سیمرغ و سرمای سخت/ که چون باد خیزد بدرّد درخت «فردوسی»[۱]
  2. در ادبیات عرفانی نماد خداوند.



ترجمه
  • انگلیسی: roc

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین/ فرهنگ شمس/ شاهنامه

پانویس

[ویرایش]
  1. سیمرغ آیین ویژه زابلیان بوده نه ایرانیان، که بار نخست وقتی زال نوزاد بر سکو (استودان) یا دامنه کوهی گذاشته شد تا نفله گردد؛ سیمرغ ظاهر شد و او را با خود برد. بار دیگر هنگام زادن رستم پسر زال ظاهر میشود که در نقش ماما بود با نوش‌داروی بیهوش کننده. مدارکی غیر مستقیم سیمرغ را ملکه‌ای به تمدن بابل باستان ربط می‌دهد.