پرش به محتوا

شاه ترکان

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • شاهنامه

آوایش

[ویرایش]
  • شاهِ/تُرکان/

اسم خاص

[ویرایش]

شاه‌ترکان

  1. در شاهنامه او رئیس و رهبر ترکان یاد شده و طبعا با توران متفاوت است؛ ظاهراً پایتخت یا محل قلمرو او، خلّخ است.[۱]
    دل شاه ترکان چنان کم شنود ..... همیشه به رنج از پی آز بود
  2. شاه‌ترکان افراسیاب نامیده شده، ولی جنگ دوازده‌رخ با نام پیران یا همان پیران ویسه عجین شده‌است. ترکان یا ترکان‌چین ممکن است با اویغورها متناسب باشد، که بعدها ترکمن نامیده شده‌اند.

پانویس

[ویرایش]
  1. موضوع بغرنج در شاهنامه عمر بسیار طولانی برخی پادشاهان و پهلوانان است منجمله افراسیاب؛ این عنوان ممکن است منصب باشد که در طول دوران به شاهان سیتزه‌جوی ضد ایرانی یعنی پادشاهان توران داده‌اند.