شرام
ظاهر
فارسی
[ویرایش]گونههای دیگر نوشتاری
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- بهاری
آوایش
[ویرایش]- /شَر/آم/
صفت
[ویرایش]شرام
- زن شرخر، زن سلیته، زنی که بدنبال شَر است.
- شرام ممکن است از دو بخش شر - آم شکل گرفته باشد، و استنباط کلی از واژه به زبان معیار باستان زن شرور است.
مترادف ها
[ویرایش]––––
برگردانها
[ویرایش]ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
|